دیکشنری
داستان آبیدیک
pride ful
pɹa͡id fʊl
فارسی
1
عمومی
::
جاهفروش، مغرور، متكبر، تكبرامیز، باد درسر
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
PRICK UP ONE'S EARS
PRICKER
PRICKET
PRICKET SISTER
PRICKLE
PRICKLEBACK
PRICKLINESS
PRICKLING
PRICKLY
PRICKLY A
PRICKLY HEAT
PRICKLY PEAR
PRICKS OF CONSCIENCE
PRIDE
PRIDE AND JOY
PRIDE FUL
PRIDE GOES BEFORE A FALL
PRIDE IN
PRIDE OF PLACE
PRIDE OF THE MORNING
PRIDE ONESELF ON
PRIDEFUL
PRIDELESS
PRIDICATE CALCULUS
PRIER
PRIEST
PRIEST RIDDEN
PRIESTCRAFT
PRIESTESS
PRIESTHOOD
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید